عطش

شرح احوال عارف بی‌بدیل و صاحب مقام تشرف، حضرت آیت الله سیدعلی قاضی(ره)، آن که کوهی بود از عظمت و مقام توحید. با تجدید نظر در متن کتاب و اضافات به همراه زندگی‌نامه و خاطرات عرفانی استاد سید محمد حسن قاضی(ره).

سوخته

شرح احوال عارف سوخته، آیت‌الله محمدجواد انصاری همدانی(ره).

«… در خواب می‌بیند که از جامی، شراب سرخ رنگی به رنگ عشق به او می‌نوشانند که اطراف ظرف نوشته شده: العارف فینا کالبدر بین‌النجوم و کالجبریل بین الملائکه. او لبیک می‌گوید و این جواب بلی، آغاز بلا می‌شود.» (برگرفته از متن کتاب)

العبد

شرح احوالات و زندگانی جامع فقه و عرفان حضرت آیت‌الله محمدتقی بهجت فومنی(ره)

و این‌بار سخن از اوست کامل‌عارف، رادمرد عرصۀ فقاهت و مرجعیت، عالم ربانی، عابد زاهد و آراسته به زیور اخلاق و کوه کتمان: «آیت‌الله‌العظمی شیخ محمدتقی بهجت(ره)»

او که در تمام عمر پربرکتش زنجیری از تعلق نفس و دنیا به پای دلش نپیچید و سرخوش و سرمست پای بر فرق دنیا نهاد و از آن گذشت.

الهیه

شرح احوال عارف الهی آیت‌الله سید محمدحسن الهی طباطبایی(ره).

«او عارف است، خدایی و الهی است و الهه مهر، الهه لطف و خوبی و مهربانی، الهه تواضع و فروتنی و ببین زیباتر از این کرامت‌های اخلاقی، کرامتی می‌یابی تا بخواهد تو را تشویق کند برای رشد و حرکت و مانند او شدن…» (برگرفته از متن کتاب)

آسمانی

شرح زندگانی حضرت آیت‌الله میرزا محمدعلی شاه‌آبادی(ره).

«عارف به مخزن بی‌پایان حسن الهی متصل است و از همان منظر به بندگان خدا نگاه می‌کند… پس او هم مانند پروردگارش اهل مدارا و چشم‌پوشی است و می‌داند اگر چشم‌ها از خس و خاشاک پیراسته باشد، چیزی جز زیبایی نیست …» (برگرفته از متن کتاب)

دلشده

شرح زندگی‌نامه و سیر توحیدی عارف عظیم مرحوم حاج سیدهاشم حداد(ره).

تاریکی شب میعاد سیدهاشم حداد است. بیتابی روزهایش شب‌ها نیز او را رها نمی‌کند. می‌گویند: «از ویژگی‌های ایشان این بود که با گریه به خواب می‌رفتند.»

 شیدا

در تجلیل از عارف شیدا آیت‌الله سید عبدالکریم کشمیری(ره).

«… فرمود سرت را بگذار اینجا، گوشم را گذاشتم روی قلبشان، دیدم مثل ساعت که دائم کار می‌کند یک کلمه‌ای دائم تکرار می‌شود…» (برگرفته از متن کتاب)

سری از عشق

شرحی بر ادعیه روزهای ماه مبارک رمضان توسط حجت الاسلام و المسلمین،عارف وارسته ،سید علی نجفی (ره)

واجعل الجنه لی منزلا و مقیلا ،چرا منزل؟ منزل از نزل و نزول می آید،یعنی خدایا ، من بهشت را به عنوان آخرین هدف خود نمی خواهم. بهشت را خستگی درکن راه تو میخواهم. چون بهشت خستگی درکن راه اولیاء خداست.

کامی از نام ۱

شرحی عرفانی بر اسماء جوشن کبیر توسط حجت‌الاسلام و المسلمین، عارف وارسته سیدعلی نجفی(ره)

 تعجب نکنید که خود خدا متولی کارهای کوچک باشد، خدای به آن عظمت چون او «عَلا فَلا شَی‏ءَ فَوقَهُ» کسی است که آن‌قدر بالاست که فوقی بر او تصور نمی‌‌شود و فوق بودن و عظمتش اقتضا می‌‌کند که «دَنا فَلا شَی‏ءَ دونَه» باشد آن‌قدر پایین آمده است که هیچ‌چیزی پایین‌تر از او نیست و کار را به هیچ‌کس واگذار نکرد، هیچ‌چیزی پایین‌تر از او نیست.

شرح دعای سمات

نها اثر موجود از عارف بزرگ، مرحوم آیت‌الله سید علی قاضی(ره).

«امام باقر فرمودند: اگر قسم بخورم که در این دعا نام اعظم الهی وجود دارد، قسم راست خورده¬ام …»

آیینه

روایت زندگانی پیامبراکرم(ص)با استفاده از مثنوی مولانا به منظور تأسی به حضرتش

«او خود رئوف و رحیم بود و به اصحاب می‌فرمود: ”رحم کنید و مهربان باشید که تنها انسان رحیم داخل بهشت می‌شود.“ گفتند: ”ای پیامبر ما همه رحم می‌کنیم!“ فرمود: مقصود کسی نیست که به خویشان رحم کند بلکه کسی است که به عموم مردم رحم کند. آن-قدر رحمت خدا را وسیع نشان داد و مردمان را به سوی آن دعوت کرد که فرمود: ”هرکه رحم کند گرچه به گنجشکى سر بریده باشد، خدا در روز قیامت به او رحم می‌کند.“»

رقص کوه

نگاهی اجمالی به زندگی حضرت موسی (ع) با رویکرد کاربردی

«… برای موسی چه فرقی می‌کند که خدا چه جوابی بدهد، مهم این است که خدا توجه می‌کند و پاسخ می‌دهد… طلب دیدار از آن کسی است که اصلاً او را ندیده باشد…»

شب شکن

روایت زندگانی حضرت ابراهیم(ع) با استفاده از مثنوی مولانا.

«… بعد از بت ‌شکستن نوبت گلستان‌شدن است و بعد از خراب کردن زمان آبادشدن، باید از آتش گذشت تا لذت خطاب ”برد و سلام“ خدا را چشید. آتش برای ابراهیم آتش نمرود بود و برای ما آتش نفس. بگذار و بگذر!»

ساحل

روایت زندگانی حضرت نوح (ع) با استفاده از مثنوی مولانا.

«… قلب مالامال از عشق دوست در سینه‌اش تنگی می‌کند. فکر کن اگر نوح بخواهد خسته شود، اگر خدایش را نخواهند بشناسند، خجلت و سنگینی‌اش را کجا ببرد … نوح را نگاه کن! در قلبش چشمه‌ای زلال می‌جوشد، دنبال تشنگان می‌رود که تقدیمشان کند. مردم از تشنگی کویر دلشان ترک‌ترک است اما چرا صدای او را نمی‌شنوند؟! چرا به دنبال سراب‌اند؟! او می‌خواهد معشوق او معشوق همه باشد.»

هیچ اتفاقی تصادفی نیست

نگرشی اجمالی به اسم مبارک “حسیب”الهی با رویکرد اخلاقی – کاربردی

چرا بسیاری از کارهایمان به بن‌بست می‌خورد؟ چقدر در خوب و بد روزگارمان نقش داریم؟ کارگردان اصلی حوادث کیست؟ چگونه می‌توان از نگاه حسابگرانه در عالم به حسابرسی خود رسید و از فرافکنی مصون ماند و جهت عقربه مقصریاب که همیشه به سمت دیگران بوده را این‌بار به سوی خود برگرداند؟

شبنم

گزیده¬ای از بیانات مرحوم سیدعلی نجفی به همراه ابیاتی از مثنوی مولوی و دیگر شعرا

«فرمود: الخَلقُ‏ عِیالِی مردم خانواده خدا هستند. بعضی وقت‌ها چیزهای خیلی کوچک، چیزهایی که اصلاً فکرش را نمی‌کنید، ممکن است تبعات خیلی زیادی در روحیه و احوالاتتان داشته باشد. اینکه آدم به خاطر کس دیگری خودش را فراموش کند، به‌خاطر خانواده خدا از خودش بگذرد، هم رضایت خدا را به دنبال دارد و هم اثرات خیلی زیادی می‌تواند در زندگی داشته باشد.

کامی از نام ۲

شرحی عرفانی بر اسماء جوشن کبیر،سالک الی الله سید علی نجفی (ره)

«اگر حلم خدا نبود هیچ کس رستگار نمی شد اگر بنا بود خداوند تبارک و تعالی با بندگان حلم نکند و حلم او مهلتی به عباد عصیانگر ندهد هیچ کسی فرصت اصلاح شدن پیدا نمی کرد. این فرصتی که خداوند تبارک و تعالی به ما داده که شاید گناهانمان را جبران کنیم ،و حتی اعمال ناشایستمان را تبدیل به اعمال شایسته کنیم و از گناهانمان استغفار کنیم ،حلم خداوند تبارک و تعالی است.»

گذری در کوی نیک‌نامان

خواندن خاطرات بعضی از بزرگان علم و فرهنگ آن قدر دلنشین است که می تواند برای بسیاری الهام بخش باشد

افلاکیان خاک‌نشین

برای اولین بار آلبوم تصویری ۱۱۰ افلاکی خاک‌نشین همراه با خاطره ای کوتاه و آشنایی مختصر با این بزرگان (سیاه و سفید)

آتشکده نیر

برای استفاده راحت در قطع جیبی بدون منابع و توضیحات

بهار بی باران

مشکلات طریقت

در قهر و آشتی های حق تعالی

«یکی از سخت‌ترین موانع و مشکلات اهل سلوک و نیز کسانی که آرزوی سلوک دارند، قبض یا گرفتگی احوالات است. در این امتحان شخص با حالی روبه¬رو می‌شود که حس می‌کند سینه‌اش تنگ و درهای آسمان به ‌رویش بسته شده است. خدا صدایش را نمی‌شنود و جوابش را نمی‌دهد. قلبش تهی، چشمانش خشک و آهش بی‌حاصل است …»

دیوان نیر

میرزامحمدتقی حجت الاسلام

به همراه توضیحات قرآنی ،روایی،ادبی وتاریخی

«و انه هو اضحک و ابکی»