[vc_row css_animation=”” row_type=”row” use_row_as_full_screen_section=”no” type=”grid” anchor=”portfolio” angled_section=”no” text_align=”right” background_image_as_pattern=”without_pattern” padding_top=”23″ padding_bottom=”100″][vc_column width=”1/2″][vc_single_image image=”15544″ img_size=”full” alignment=”center” qode_css_animation=”element_from_fade” transition_delay=”0.2″][/vc_column][vc_column width=”1/2″][vc_column_text]
العبد
[/vc_column_text][vc_separator type=”small” position=”right”][vc_column_text]
شرح احوالات و زندگانی جامع فقه و عرفان حضرت آیتالله محمدتقی بهجت فومنی(ره)
و اینبار سخن از اوست کاملعارف، رادمرد عرصۀ فقاهت و مرجعیت، عالم ربانی، عابد زاهد و آراسته به زیور اخلاق و کوه کتمان: «آیتاللهالعظمی شیخ محمدتقی بهجت(ره)»
او که در تمام عمر پربرکتش زنجیری از تعلق نفس و دنیا به پای دلش نپیچید و سرخوش و سرمست پای بر فرق دنیا نهاد و از آن گذشت.
او که نه برای به دستآوردن مال و ثروتی کوشید، نه به دنبال جمعکردن القاب و عناوین مختلف برای خود بود، نه مقام و موقعیتی را طلب کرد و در یک کلام نه ماجرای وجودی به دلش راه یافت و نه وحشت عدمی.
او که قصهاش جز شوق و شهود و حضور چیز دیگر نبود و در نهانخانۀ وحدت الهی جز به نور و سرور نرسید و جز زیبایی و عظمت چیزی درک نکرد.
او که با کتمانی که تار و پودش لطافت و زیبایی بود بر هرچه از مقام و مرتبتش حکایت میکرد پرده کشید و با اینکه همگان به مقام والای معنویاش معترف بودند اما کسی ندانست پایه و قدر معرفت و مقام او تا کجاست.
و سرانجام او که در تمام طول عمر تنها لقب «العبد» را پذیرفت و اگر بر پردۀ کتمان او روزنی برای تماشای جمال درونش مانده باشد همین کلمه است که خود اذن آشکاریش را داده بود و اینگونه آنچه را پردهدار مستوریش میخواست پردهدر مستیاش گشت.
آری او عبد و بندۀ خدا بود و بدینسان از بندگی هرچه غیر او آزاد و بینیاز بود آنگونه که در تمام طول عمر بنا به گفتۀ خودش کسی را به خود دعوت نکرد و این رمز محبوبیتش بود.
[/vc_column_text][vc_separator type=”transparent” up=”20″ down=”0″][button target=”_self” hover_type=”default” text_align=”right” text=”بازگشت” link=”/publishers/”][/vc_column][/vc_row]
بدون دیدگاه